تشکر بسیار صمیمانه
سلام بعد از کلی تاخیر به خاطر امتحان میان ترم و بعدش هم شرکت در مراسمات عزاداری، اومدم بگم مادربزرگای مهربون ، از اینکه محمدسجاد رو تنها نگذاشتید خیلی (به توان خیلی) ازتون ممنونم. اینو به این مناسبت می نویسم که امشب مادر جون و عمه جون بعد از 40 روز که بهشون حسابی زحمت دادیم برگشتن جهرم. مامان جون هم که اول مهر دو هفته زحمت مراقبت از محمدسجاد رو به عهده گرفتن، امشب دوباره رسیدن تهران تا در روزهای آینده کنار محمدسجاد باشن وقتی مامان می ره دانشگاه. این درس خوندن ما ، یه خوبیش این بود که باعث شد بعد از سال ها فراق و دیدنی های عجله ای و چند روزه ، یه دل سیر مامان هامون رو ببینیم(اعتماد به نفس). هرچند که خیلی باعث زحمتشون شدیم...
نویسنده :
فاطمه - مامان محمدسجاد
2:10